اشباع هاء ضمیر تعریف چند اصطلاح الف: ضمیر: حرف یا کلمه ای است که به جای اسم می آید و ما را از تکرار آن بی نیاز می کند، مثلا به جای کتاب احمد می توانیم بگوئیم کتاب او کِتابَهُ – کتابش فَعَلَهُ - انجام داد آن را – فیهِ – در آن ج: اشباع: در لغت به معنای سیر کردن و در اصطلاح قرائت تبدیل کردن حرکت کوتاه به حرکت کشیده می باشد، یعنی حرکت کوتاه کشش داده می شود تا به صورت حرف مد در آید
اول: اشباع هاء ضمیر هرگاه حرف ما قبل هاء ضمیر متحرک (یکی از صداهای کوتاه) باشد، حرکت هاء کشیده می شود مَعَهُ ----> مَعَهُو دوم: عدم اشباع هاء ضمیر در سه مورد هاء ضمیر اشباع نمی گردد و با همان حرکت کوتاه خود خوانده می شود اول: هرگاه بعد از هاء ضمیر همزه وصل قرار گیرد، ولو اینکه حرف ما قبل هاء ضمیر متحرک باشد نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ – بِدارِهِ الْاَرْضَ – لَهُ الْحَمْدُ دوم: هرگاه قبل از هاء ضمیر حرف ساکن باشد مِنْهُ – لَدُنْهُ – یَعْلَمْهُ – فَاعْبُدْهُ – عَلَیْهِ سوم: هرگاه قبل از هاء ضمیر یکی از حروف مد قرار گیرد توضیح در مورد چند کلمه در قرآن الف: حرف هاء در آخر این کلمات ( یَنْتَهِ – تَنْتَهِ – نَفْقَهُ – فَواکِهُ ) جزء اصل کلمه بوده و هاء ضمیر نیست و لذا اشباع نمی شود و با همان حرکت کوتاه خود خوانده می شود ب: هاء ضمیر در کلمه یَرْضَهُ در سوره زمر اشباع نمی شود و با همان حرکت کوتاه خود خوانده می شود، زیرا این کلمه در اصل یَرْضاهُ بوده و به علت عوامل نحوی الف آن حذف شده است ج: استثناءً هاء ضمیر در کلمه فیهِ مُهانا در سوره فرقان اشباع می شود و چنین خوانده می شود فیهی مهانا به حسب روایت قرائت این کلمه د: حرف هاء در کلمه هذِهِ با اینکه هاء ضمیر نیست ولی شرایط هاء ضمیر را دارد و اشباع می گردد و هذِهی خوانده می شود |
||||
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: استادسیداحمدعلوی ، ،
برچسبها: